🔱horror land🔱

If you want to be scared, go out

ترسناک ترین و مرموز ترین سایت ها توی اینترنت

10 تا از عجیب ترین و ترسناک ترین سایت های جهان - حقایق جالب و ترسناک

RED ROOM (سفری به جهنم در دارک وب )

فقط منم که فکر میکنم ریدم به قالب؟

؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

چالش تلقین👹

اینم چالش مخصوص وب ترسناکمون 

لطفا تو وب بگذاریدش 

ولی اگه ندارید تو کامنتا هم میتونید بگید 

لطفا اگر شرکت کردید تو نظر ها بگید :) بیام ببنم :)

 

1) اگر مجبور بودید شخصیت اصلی یه فیلم ترسناک باشید کدوم رو انتخاب میکردید ؟

 

2) ترجیح میدید یه شب تو تیمارستان بمونید یا یه خونه ی تسخیر شده ؟

 

3)فکر کنید همین الان توی گوشتون این صدارو بشنوید :تا 10 ثانیه ی دیگر سرور برای همیشه خاموش میشود برای اینکه در این مدت نقش انسان را بازی کردید متشکریم 

*)چیکار میکنید ؟

*)از چی پشیمون میشید ؟

 

4)به جن و روح اعتقاد داری؟

 

5)چه فیلم ترسناکی رو آرزو میکنی واقعی نباشه؟

 

6) دوست داری چطوری بمیری؟

 

7)اگه یه عینک داشتی که میتونستی ذات آدما رو ببینی، اولین نفری که میدیدی کی بود؟

 

8) مرگ چه رنگیه؟

 

9) اگه بتونید یک سال با تمام خوشی و لذت زندگی کنید ولی بعد از یک سال چیزی یادتون نیاد حاضرید اون یک سال رو تجربه کنید؟

 

10) اگه الان قدرت اینو داشتید که بعضی آدمارو از زندگی حذف کنید اینکارو میکردید؟

 

11) با یک پیشنهاد صد میلیون دلاری رو به رو هستید ، در برار شما ده تا هفت تیر قرار داره که فقط یکی از اونها پره . باید یکی از هفت تیر ها را بردارید ، به طرف پیشونی تون هدف گیری کنید و ماشه را بچکونید! اگه جان سالم به در ببرید ، شما یک میلیونرید . این کارو انجام میدید؟

 

 

چالش از یک تا ده ؟

 

بازم بزارم ؟

 

چه چیزهایی دوست دارید در وب قرار بگیره 

Horror in Emityville

خانه تسخیر شده امیتی ویل

(Annabelle (Ed and Lauren Warren

 

ONE TIME USE ONLY_ANNABELLE DOLLS_Publicity-Split-H 2019

  • ادامه مطلب

معرفی (Ed and Lorraine Warren)

  • ادامه مطلب

Baby girl soul

داستان کوتاه ترسناک

  • ادامه مطلب

Horror story / Genie

داستان ترسناک برای نوجوانان, داستان ترسناک

جن داستانی ترسناک درباره دو پسر جوان است که شبانه در یک مزرعه ذرت چیزی وحشتناک می بینند...

  • ادامه مطلب

car key

داستان ترسناک جدید، کوتاه و واقعی

"سوییچ ماشین داستان ترسناکی است که برای یک پدر و دختر در یک شب بارانی اتفاق ‌افتد."

  • ادامه مطلب
۱ ۲
بچم رو بغل کردم و توی تختش گذاشتم که بهم گفت: "بابایی زیر تخت رو نگاه کن هیولا نباشه" منم واسه اینکه آرومش کنم زیر تخت رو نگاه کردم. زیر تخت بچم رو دیدم که بهم گفت: "بابایی یکی رو تخت منه"...

هشدار :
اگر میترسید وارد این وب نشوید😈
Designed By Erfan Powered by Bayan